اجلاس اکو

دستان هنرمند «تیمور رختیانی» 40 سال است با دقت و با حوصله هر چه تمام‌تر، پالان دوخته است تا هم در کنار کشاورزی و دامداری کمک خرجی برای خانواده‌اش باشد و هم از هنری که در جوانی آموخته است، دور نماند.

پالان‌دوزی؛ پیشه بی‌رونق

آدم دلش می‌خواهد ساعت‌ها بنشیند و صدای خرت و خرت جوال‌دوز و نخ را که از لابه‌لای پارچه زمخت عبور می‌کند، بشنود و خرت و پرت‌های ذهنی‌اش را بیرون بریزد و غرق شود در دنیای پیرمردی که در کارگاه کوچکش در سکوت خود فرو رفته است و در حال خلق اثری است که جزو هنرهای سنتی است. دستان هنرمند «تیمور رختیانی» 40 سال است با دقت و با حوصله هر چه تمام‌تر، پالان دوخته است تا هم در کنار کشاورزی و دامداری کمک خرجی برای خانواده‌اش باشد و هم از هنری که در جوانی آموخته است، دور نماند.

او که 83 بهار را پشت سر گذاشته در تمام فصل‌ها، روزهای زیادی کوک زده است؛ شاید به اندازه ستاره‌های آسمان؛ روی پارچه‌هایی که در آخر کار تبدیل به پالانی شده که می‌نشیند روی پشت حیوان و کمک می‌کند راحت‌تر از آن، سواری گرفت؛ پالان‌هایی که به گفته خودش دوام زیادی دارد و از کیفیت بالایی برخوردار است.

در «رختیان» که یکی از روستاهای بجنورد در خراسان شمالی است، از هر که سراغ «تیمور رختیانی» را بگیری نشانی خانه و کارگاهش را می‌دهد. او از قدیمی‌های روستاست و همه او را به خاطر دوختن پالان به خوبی می‌شناسند؛ البته روستاهای اطراف هم از هنر دست او بی‌نصیب نمانده‌اند.

موی بز، کاه و کلش، شاخ جیران

چین‌های دور چشم، پشت خم و دست‌های چروکیده، برای ما قصه پیرمردی را بازگو می‌کند که از سال‌های دور در حرفه خودش مشتریان زیادی داشته و با وجود اینکه گرد پیری بر او نشسته، هنوز هم سفارش‎های هر چند اندک را می‌پذیرد تا این هنر زنده بماند.

می‌گوید جوال‌دوزی که در دست دارد مربوط به 50 سال پیش است و یک یزدی که پالان‌دوزی می‌کرده به او تعارف داده است. «بند کف دست» را هم که بسیار قدیمی و یکی دیگر از ابزار پالان‌دوزی است یک شیرازی به او هدیه داده و او همچنان آن‌ها را حفظ کرده و با همان‌ها کار می‌کند. چاقوی بزرگ، نخ ضخیمی که از موی بز است، جوال‌دوز، کیسه گونی، کاه و کلش، شاخ جیران که داخل آن روغن دنبه ریخته است، کاه و نمد از ابزارهای دیگری است که برای پالان‌دوزی استفاده می‌کند. همه آن‌ها را دم دست گذاشته و با مهارتی که فقط از یک استاد سر می‌زند آن‌ها را برمی‌دارد و به کار می‌گیرد. نخ نازک‌تر و نسبتاً کوتاهی داخل جوال‌دوز است و نخ ضخیم را به آن قلاب می‌کند تا دوخت و دوز را شروع کند. حاصلش کوک‌های یکدست و هم اندازه‌ای است که گویی کار چرخ خیاطی است و تا از نزدیک نبینی باورت نمی‌شود دست‌های پینه‌بسته پیرمردی آن‌ها را دوخته است.

هنر ظریف پلته‌بندی

باد در کارگاه می‌پیچد و کلش‌ها را که به شکل بسته‌های بزرگ روی هم قرار گرفته، تکان می‌دهد. استاد «تیمور» جلو ورودی کارگاه جایی که آفتاب خودش را روی زمین پهن کرده، روی پارچه مستطیل شکلی نشسته. پیش پای ما آن را برش زده و آماده کرده تا دوختن پالان را برایمان به نمایش بگذارد.

او با صدایی آرام به زبان فارسی که گهگاهی زبان شیرین ترکی را هم چاشنی آن می‌کند برای ما توضیح می‌دهد که چگونه پارچه ضخیمی را که زیر آن چهار کیسه قرار داده، اندازه‌گیری و «پلته‌بندی» می‌کند. 

می‌گوید: «سه تا پلته می‌پیچیم؛ یکی جلو و دو تا هم وسط پارچه و بعد از پلته‌بندی که بسیار مهم است و باید به شکل دقیقی انجام شود دوختن را شروع می‌کنیم. فاصله کوک‌ها باید طوری باشد که در هر ردیف، کوک‌ها زیر یکدیگر قرار گیرند تا دوخت‌ودوز محکم باشد و به راحتی از پارچه جدا نشود».

پالان‌دوزی؛ پیشه بی‌رونق

هر چند دقیقه یک بار، نوک جوال‌دوز را داخل شاخ بریده جیران فرو می‌کند تا به روغن داخل آن آغشته شود و راحت‌تر داخل پالانی که چند لایه است فرو برود. زمانی که نخ جوال‌دوز تمام می‌شود چند دور نخ را از کلاف آن باز کرده به انگشت شست پایش بند می‌کند؛ با چاقوی بزرگی رشته‌های نخ را می‌برد و دوباره کوک زدن را از سر می‌گیرد.

ادامه می‌دهد: پس از اینکه سه تا پلته را وصل کردیم و پهلو و اطراف آن را دوختیم داخل آن کاه و کلش می‌گذاریم. بندک‌هایی ‌هم روی پالان می‌دوزیم که وقتی سوار الاغ می‌شوند، دستشان را از آن می‌گیرند؛ همچنین بندک‌هایی که برای عبور بند از زیر شکم حیوان است.

به نظر می‌رسد سخت‌ترین مرحله جدا از اینکه پلته‌بندی‌ها دقیق انجام شده باشد، پر کردن آن‌ها از کلش باشد که با ابزار مخصوص باید طوری تنظیم شود تا در همه جاهایی که برای آن در نظر گرفته شده است پخش شود و فقط یک فرد ماهر از عهده آن برمی‌آید.

در سال تا 25 پالان هم می‌دوختم

تیمور رختیانی زندگی در گذشته را دشوار توصیف می‌کند و زندگی امروزی را بهتر و راحت‌تر می‌داند. می‌گوید: «پالان‌دوزی را زمانی که 30 ساله بودم و در جنگل «شغال‌تپه» کار می‌کردم آموختم. وقتی به «رختیان» برگشتم برای چارپای خودم پالانی دوختم و کم‌کم علاوه بر اینکه اهالی روستا به من سفارش دادند از روستاهای دیگر هم سفارش‌هایی گرفتم؛ از «گریوان»، «جلگه شوقان»، «نیستان»، «حصار» و «حصار کرد». هنوز هم مشتریان زیادی دارم؛ اگر حوصله داشته باشم و بدوزم.

دوختن هر پالان سه روز زمان می‌برد و تیمور رختیانی در قدیم هر ماه، یکی دو تا پالان می‌دوخته. «در سال تا 25 پالان هم می‌دوختم اما دیگر پیر شده‌ام و نمی‌توانم سفارش زیادی قبول کنم، از «جُربَت» و «سَنخواست» هم تماس می‌گیرند و سفارش می‌دهند. قیمت پالان300 تا 350 هزار تومان است؛ البته برای مادیان 450 و قاطر 400 هزار تومان است».

چند پالان آماده در گوشه‌ای از کارگاه قرار دارد که تعدادی از آن‌ها برای تعمیر آورده شده است که استاد تیمور با اشاره به آن‌ها می‌گوید: «تعمیرات هم انجام می‌دهم. این‌هایی را که می‌بینید سه سال از عمرشان می‌گذرد و تازه قسمت‌هایی از آن‌ها پاره شده که با تعمیرشان باز هم سال‌ها قابل استفاده است».

او که تمام این مدت دو زانو نشسته یکی از پاهایش را دراز می‌کند، به کمرش تکانی می‌دهد و گویی انرژی دوباره‌ای گرفته است، با حوصله از ریز و درشت حرفه‌اش برای ما تعریف می‌کند. گهگاهی هم به کوه «سالوک» که در همسایگی‌اش است نگاهی انداخته و دوباره سرش را پایین می‌اندازد و کوک‌ها را به جان پارچه می‌دوزد.

گران شدن مواد اولیه

به گفته او کلش و نمد و نخ و پارچه گران شده است؛ 

قیمت‌ها را که می‌گوید روی کوک‌هایی که در حال شکل دادن به پالان هستند دستی می‌کشد؛ چشمانش را تنگ می‌کند و گویی دنبال چیزی روی پارچه می‌گردد. خیالش که از تمیز دوختن راحت می‌شود «بند کف دست» را روی مچش جابه‌جا می‌کند و دوباره پشت جوال‌دوز را به آن فشار می‌آورد و کوک‌های دیگری بر پارچه ایجاد می‌شود. یادش می‌آید دستانش زخم‌خورده جوال‌دوز هستند. با خودم فکر می‌کنم فرو شدن سوزن در انگشت آن همه درد دارد چه برسد به سوزنی که چند برابر از آن بزرگ‌تر است و فقط باید عاشق کارت باشی تا به سختی‌اش عادت کنی و خم به ابرو نیاوری.

می‌گوید: «دست‌هایم همیشه زخمی می‌شوند، با وجود اینکه مراقب هستم اما پارچه بسیار ضخیم است و هر کار کنی باز هم امکان فرو رفتن جوال‌دوز هست. به‌خصوص حالا که دیگر سن و سالی از من گذشته پالان‌دوزی برایم سخت است و زورم نمی‌رسد اما باید سفارش مشتریان را به موقع آماده کنم.

در این 40 سالی که استاد تیمور پالان دوخته هنوز پشت یکی از چارپایانی که از محصول او استفاده کرده‌اند زخم نشده است در حالی که به گفته او اگر پالان بد، بی‌کیفیت و غیراستاندارد دوخته شود پشت مال را زخم می‌کند. بنابراین باید پالان را بر اساس اصول دوخت و تمام فوت‌وفن مربوط به آن را مو به مو پیاده کرد.

پالان‌دوزی؛ پیشه بی‌رونق

استاد تیمور هنوز از کارش راضی است

پالان‌دوزی در فهرست میراث ناملموس ملی کشور به ثبت رسیده و رد پای آن در بیشتر نقاط کشور دیده می‌شود. روزگاری افراد زیادی از این حرفه امرار معاش می‌کرده‌اند اما با گذشت زمان استفاده از وسایل نقلیه مانند تراکتور و حتی موتور برای کارهای کشاورزی و دامداری استفاده از چارپایان را کمتر کرده و به همین نسبت خرید پالان برای این حیوانات کاهش یافته و تعداد پالان‌دوزان انگشت شمار شده است، اما همان اندک فعالان این پیشه آن‌قدر علاقه داشته‌اند که به پای آن مانده‌اند.

تیمور رختیانی یکی از همان‌هاست. او 9 فرزند دارد و اگر چه دامداری و کشاورزی می‌کرده اما در اوقات بیکاری‌اش پالان هم می‌دوخته. او از آرامش خاطری که در حین کارش دارد می‌گوید؛ اینکه زمانی که در حال دوخت و دوز است به چیزی فکر نمی‌کند چون ذهنش آزاد و رهاست و از آن لذت می برد.

پالان آماده شده‌ای را که در گوشه‌ای از کارگاه است به سختی از روی زمین برمی‌دارد و روی بسته‌های کلش می‌گذارد و روی آن‌ها تنظیم می‌کند، چشمان کم سویش حالا می‌درخشد. معلوم است هنوز از کارش راضی است. دستانش را پشت کمرش قلاب می‌کند، کم کم قامتش راست می‌شود و خستگی از چهره‌اش رخت می‌بندد.

خبرنگار: نازلی حیدرزاده
عکاس: امید شکری 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.